پشت صحنه شکستن ترقوه جانی

تن:ددی فاک می هاردررر

جانی:یس بیبی بوی *یک حرکت زیبا که نام نمیبرم بچه نشسته*

تن:شت وایسا یه لحظه چرا تخت داره صدا می-

تخت:میشکند*

جانی:پرت میشه پایین*

تن:یا پشمای مسیحح جانیییییییی

منیجر از پشت در:اون تو چخبره کسکشا؟

تن و جانی همزمان:شت وایسا نیا تو یه لحظههههههه

تن لباس میپوشه و میاد جلو در:جانی داشت لباس عوض میکرد یهو خورد به در پرت شد زمین

منیجر:

منیجر:زنگ بزنم اورژانس؟

جانی:آره توروخدا

منیجر:سرجدت تا اورژانس میاد شلوارتو بپوش حداقل...

و اینگونه شد که ترقوه جانی شکست و مثلا خورده بود تو در. ^^

 

+ولی حالا جدای شوخی شکستن ترقوه خیلی بد درد داره...پسرم بمیرم براش:"

تخت شکست......شت.

آره.

دارک شد یا حسین-

خیلی‌.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
آخرین نظرات
آخرین مطالب
آرشیو مطالب
نویسندگان
موضوعات
Designed By Erfan Powered by Bayan