سلام..بعد از مدتها::))
حالتون چطوره چمنای من؟ امیدوارم اینجارو فراموش نکرده باشید 3/>
این سناریو مدتهاست که حاضره ولی به یه سری دلایل نشد زودتر بذارمش. امیدوارم وسط سختیای امتحانا و مشکلات زندگیتون لبخند روی لباتون بیاره.
شوکو نیست و نمیدونم بعد از کنکورش برمیگرده یا خیر، ریتا هم از بیان رفته. پس فعلا فقط من اینجام و سعیمو میکنم یکمم که شده بخندونمتون.
(وجدان: ولی تو ام وبتو بستی..
من: خفه میشی یا نه؟)
بگذریم، برید ادامه:>
پینوشت:پست به دلایلی از جمله کمبود نت من و کمبود میم عکس نداره فعلا، عکسای شمارو پذیرا هستیم-
جهیون:اسمش امیره. ته ریش و شلوار جین زاپ دار، بالا شهر طرفای کردان زندگی میکنن. یه دویست شیش سفید داره که باباش براش خریده سیستم بنز انداخته روش. به همه دخترایی که سوارشون کرده گفته خودش خریده ولی در اصل باباش واسش خریده.
تیونگ:اسمش احسانه. از اون خرخونای باحال بوده. مهندسی برق شریف میخونه و یه خواهر داره اسمش مهساست. امیر جان خاطر مهسارو میخواست ولی احسان کشف کرد از اون بکن دررو هاست خودش رفت یکم آمار بگیره بدتر بساط لواط راه افتاد. گزارش شده امیر دویست شیششو فروخته سمند خریده.
تن:اسمش سعیده، دانشجوی فیزیوتراپی شهید بهشتیه همه همکلاسیاشم دخترن. با اینکه نمره هاش خوبه ولی هر هفته پارتی پلاسه و به جز احسان بقیه رفیقاش از دبیرستان دخترونه کوچه بغلی بودن.
رنجون:اسمش ماهانه. میدون افسریه کافه داره و آتوی کل دختر پسرای محل دستشه مخصوصا امیر که هر هفته با یه دختر جدید میاد اونجا. یه داداش کوچیک داره به اسم ارشیا.
جیسونگ:اسمش ارشیاست. سمپاده رشتشم ریاضیه. داداش کوچیکه ماهانه و گاهی میره تو کافش مچ دختر پسرای تو دستشوییو میگیره. یه دوست دختر داف داره به اسم ساحل و از داداشش توی روابط موفق تر عمل کرده.
چنلو:اسمش ایمانه، هنرستان گرافیک میخونه و دوبرابر کل همکلاسیاش روهم پول دارن. دوست صمیمی ارشیاست و ساحلو زن داداش صدا میکنه. سعی داره مخ یه شیوا نامی رو بزنه ولی فعلا موفق نشده. یه خواهر داره به اسم ندا که مث موش و گربه ان
جانی:اسمش شهرامه و از این پسر مخ زنای اینستاست. دانشگاه علامه علوم سیاسی میخونه و یه موتور گازی قرمز داره که هر روز با سعید باهاش میرن دور دور. البته دهکده المپیک انقدر از بهشتی دوره که هر سری مکان بی طرف قرار میزارن. شایعات درمورد گی بودنشون خیلی زیاده.
مارک:اسمش مهدیه. قرار بوده اسمش آریا باشه ولی چون نیمه شعبان به دنیا میاد اسمشو میزارن مهدی. دانشجو ترم آخر معماریه و چهار ساله داره سعی میکنه ریاضی ۱ پاس کنه ولی نمیتونه.
یوتا:اسمش یاسینه. رفیق صمیمی امیر جیک تو جیک بست فرند داداشی. علوم آزمایشگاهی میخونه ولی هرشب با امیر پارتی و استخر و داف و اینا ان. از همون کسکشاست که میره زیر پست داداشیاش کامنت میزاره سلطان جنگل تویی شیر اداتو در میاره.
تهایل:اسمش هادیه. بچه پاک محل، از اوناست که همش مسجدا باید دنبالش بگردی. پزشکی دانشگاه تهران قبول شده یه فرحناز نامی هم همسایه خالشه که به چشم خواهری خیلی دوستش داره میرن باهم دعا میخونن.
دویونگ:اسمش حسامه.فوق لیسانس آیتی دانشگاه امیرکبیر از اون به شدتتت خرخوناست. کنکور فوق نداده چون نمره کلش ۲۰ شده و اولین نفر ردش کردن. نقره المپیاد ریاضیام داره و ماهان بستیشه.
جونگوو:اسمش محمده همه ممد صداش میکنن. شیش ساله پشت کنکور تجربیه دیگه همه مراقبا میشناسنش. قصد داره رکورد پشت موندنو بزنه انگار. یکم دیگه پشت بمونه با بچهای رفیقاش کنکور میده.
شوتارو و سونگچان:اسماشون سامان و مازیاره. رشتشون هنرهای زیبا بود اپلای کردن آلمان اونجا دوتایی تیک تاکر شدن کل دنیا سامی و مازی رو میشناسن الان. یکم دیگه هم قراره چنل یوتیوب بزنن ولاگ روزمرگی بزارن.
هچان:اسمش سهنده. لرستان قبول شده رباتیک میخونه. چنل یوتیوب داره با سیصد کا سابسکرایبر گیم پلی میزاره توش. از همین طریق با ندا خواهر ایمان آشنا شده. همه با یه یوتیوبر دیگه به اسم روژان شیپش میکنن.
لوکاس:اسمش جاویده. رفته سربازی اونجا چون پرزای پتوشو شطرنجی طرح زده بوده بهش مرخصی میدن. از اوناست که دلش پیش دوست دخترشه همش.
وین وین:اسمش فرهاده. یه شیرین نامی رو دوست داشته ولی اون شیرین قصه ما میره عاشق یه خسرو نامی میشه که بعدا میفهمیم اکانت فیک یاسین بوده. بعدش شکست عشقی میخوره ولی وقتی میره زیرآب خسرو رو بزنه میبینه به به یاسین جان چه دافی تشریف دارن و این داستانا.
جمین:اسمش سرونازه. از اون دختر cool خفن باحالاست که استایلاش دل میبره موهاشم لایت میزاره اصن اووففف. گیتار بیس میزنه خونشون بالاشهره تیپشم مشکیه اصن کراش بودن ازش چکه میکنه.
جنو:اسمش شمیمه. از اون درونگراهای کسخله که نقاشی دیجیتال میکشن و لباساشون همیشه مشکیه. یه روز تو پارک بانوان نشسته بود که سرونازو میبینه و بعله یاعلی گفتیم و عشق آغاز شد. بعدم باهم پیج مشترک میزنن و دوتایی اپلای میکنن پاریس✨
کون:اسمش امیرعلیه. دقیقا همونیه که همه دوستاش وقتی میخوان برن خراب بازی میگن با اون رفتن درس بخونن. نخبه کشف نشدهست از سربازیم معاف شده.
دجون و هندری:سهراب و هاشم. اینا از وقتی ۱۴ سالشون بود همو میخواستن ولی خونواده هاشون مخالفت میکنن یه هفته تو پارک میخوابن، الان تو ونیز زندگی میکنن چنل یوتیوبم دارن-
یانگ یانگ:اسمش یاشاره. داداش کوچیکه امیر که هیچوقت تو کثافت کاریا راهش نمیدادن. مدرسه غیر دولتی تجربی میخونه هدفشم چشمپزشکیه که بفهمه دوست دخترای داداشش چرا عاشقش شدن.
- دوشنبه ۱ خرداد ۰۲